Android Marketاندروید مارکت اندروید مارکت
اندروید مارکت > اخبار > بحران اینترنت در کشور؛ منشا مشکلات کجاست؟

بحران اینترنت در کشور؛ منشا مشکلات کجاست؟

بحران اینترنت در کشور؛ منشا مشکلات کجاست؟
  • تاریخ
  • دسته‌بندی اخبار
  • نویسنده admin
  • بازدیدها 8 199


این روزها به ندرت می‌توان کسی را یافت که از وضعیت سرویس اینترنتی خود شکایت نداشته باشد و با مشکلات عدیده‌ی آن دست به گریبان نشده باشد. در اینجا سعی می‌کنیم به تاریخچه و عواملِ احتمالی دخیل در وضعیت غیر منتظره‌ی اینترنت کشور نگاه مختصری داشته باشیم.

چند ماهی است که کیفیت عمومی سرویس‌های اینترنتی اعم از ADSL و سرویس‌های موبایلی در شهرها و مناطق مختلف رو به وخامت گذاشته و دردسرهای همیشگی کاربران ایرانی اینترنت را دو چندان کرده است. اگر به خاطر داشته باشید از حوالی اعلام رسمی اعطای مجوز به اپراتورهای همراه بود که تعداد کاربران اینترنتی با روند سریعی افزایش یافت و از سوی دیگر قطعی و اختلالات عمده و بسیار طولانی مدت اینترنتی یکی به زعم مسئولین به خاطر قطعی در شاهراه‌های اینترنتی خارج از کشور و دیگری به خاطر مسدود سازی سرویس‌های قاچاق VOIP اتفاق افتاد که پیش درآمد مشکلات جدید و افت کیفیت سراسری کاربران در طول روزهای بعد از آن شد و تا اکنون که با شما هستیم همچنان به قوت خود باقی است.

با شواهد بدست آمده، گزارشات کاربران و مشاهدات شخصی، به نظر می‌رسد این مشکلات بیشتر ناشی از کمبود پهنای باند بین الملل باشند تا کمبود پهنای باند داخلی و خصوصا در ساعات شبانگاهی تا ابتدای صبح روز بعد رخ می‌دهد و پیامدش این است که در بیش از نیمی از ساعات شبانه روز و اوج ترافیک شبکه و البته اوقات فراغت از کار روزانه‌ی بیشتر کاربران، استفاده از اینترنت را عملا غیر ممکن می‌سازد. این مشکل در سالیان گذشته هم متناوبا وجود داشت، اما مقطعی بود و پس از مدتی خاتمه پیدا می کرد اما این بار نه تنها بهبود نیافته، بلکه وضعیت آن در طول این چند ماه پیوسته بدتر از قبل شده و چشم انداز دقیقی هم برای بهبود آن از سوی مسئولان ارائه نشده است.

شاید هر گروه از کاربران به شیوه ی متفاوتی با اینترنت سر و کار داشته باشند و کارکرد متفاوتی را هم نیاز باشند، اما در همین مدت سایت ما هم با معضلِ کندی اینترنت مواجه بوده‌اند، به گونه‌ای که ویرایش و انتشار مطالب از بعد از ظهر به بعد بسیار دشوار می‌شود و زمان زیادی را تلف می‌کند. تصور کنید کاری را که مثلا باید در عرض ۶۰ دقیقه به اتمام رساند باید بین ۲ تا ۳ ساعت برای خاتمه‌ی آن وقت صرف می‌کردیم و این اتلاف وقت و مصرف بیهوده‌ی ترافیک برای دانلود یا آپلود مجدد فایل‌های ناقص یا ناتمام جزئی از زندگی روزانه‌ی بسیاری از ما شده است. به هر صورت اگر بخواهیم برخی از موارد فهرست خسارت‌های این‌چنینی به تمام کاربران را برشمریم باید در مقاله‌ای مجزا و مفصل به آن بپرداریم.

خوش‌بینی به رفع مشکلات شبکه
سال ۹۳ حوالی اردیبهشت ماه بود که مشکلی جدی به تدریج در سرویس‌های کاربران پدیدار شد و باعث می‌شد دسترسی به برخی سرویس‌های ارتباطی، استریم و آنلاین به فاصله‌ی تنها چند ثانیه از شروع ارتباط مسدود شود و پس از آن هم با تلاش مجدد برقرار نگردد. این مشکل بیش از دو ماه گریبان‌گیر کاربران و مخاطبان ما در انجمن‌های تخصصی بود و شکایاتشان آنقدر بالا گرفت که به صفحه‌ی رسمی وزیر در یک سایت اجتماعی کشیده شد. با التفات و تایید دکتر واعظی دیداری حضوری در وزارت ارتباطات ترتیب داده شد و با همراهی دوستان به عنوان نماینده‌ی کاربران در این جلسه شرکت کرده و مشکلات را بررسی کردیم و با مدیر فنی زیرساخت نیز گفتگوی بسیار خوب و دوستانه‌ای انجام دادیم که خیلی از ابهامات روشن و تصمیمات مربوطه در هر دو طرف اتخاذ شد (صد البته باز هم از جلسات مشابه استقبال می‌کنیم).


علت این اختلال نصب تجهیزاتِ هوشمند جدید با کارکرد فایروالِ پیشرفته‌ای بود که به علت نادیده گرفته شدنِ پیش فرض ارتباطاتِ تحت پروتکل UDP و عدم تعریف الگوی متناسب در این تجهیزات، ارتباط برخی برنامه‌ها یا بازی‌ها با برخی سرورها روی پورت‌های UDP به صورت خودکار مسدود می‌شد و اجازه‌ی برقراری مجدد را هم نمی‌داد. پس از جلسه هم پست جدیدی در صفحه‌ی وزیر با موضوع این دیدار ایجاد شد و در مورد رفع مشکلات و موانع گذشته توضیحاتی داده شد. بعد از آن ملاقات از یک طرف به خاطر رفع مشکل و بحث‌های تخصصی با کارشناسانِ‌ مجرب خوشحال بودیم و از طرف دیگر به خاطر ایجاد مشکلی این‌چنینی با علتی مشخص و به این مدت طولانی در مهمترین نهادِ متولی اینترنت کشور شگفت زده شده بودیم. از آن زمان به بعد سعی کردیم در این موارد محتاط‌‌تر باشیم و متاسفانه گذشت زمان نیز ثابت کرد که در مورد عدم خوشبینی نسبت به رفع همیشگی مشکلات اشتباه نکرده بودیم.

وعده‌ی بهبود وضعیت شبکه به نقل از صفحه‌ی رسمی وزیر در تیرماه‌ سال ۹۳:



روش آزمون و خطا
مشکلی که به عنوان نمونه شرح داده شد و مشکلات دیگر پس از آن بارها در شبکه به علل متفاوت دیگر بروز کرد و البته هر بار بر طبق قراری که با شرکت ارتباطات زیر ساخت گذاشته بودیم، سعی کردیم مشکلات ایجاد شده را با جزییات دقیق، هم در سایت‌های اجتماعی و هم در انجمن‌های تخصصی اطلاع رسانی کنیم و از کاربرانِ عمدتا ناراضی و عصبانی هم درخواست همکاری کنیم. اما پس از مدتی در مورد کارآمدی این شیوه تردید پیدا کردیم، چرا که هر بار برخی مشکلات تکرار می‌شد و عوامل متعددی هم در آن تاثیر داشتند و هر بار هم پس از اختلال باید مدت زیادی را به اطلاع رسانی و منتظر ماندن برای رفع مشکلات سپری می‌کردیم. با نگاهی به روند دو سال گذشته این فکر به ذهن خطور می‌کند که با این اوصاف چرا نباید متولیان مربوطه قبل از نصب یا پیاده سازی الگوهای جدید و سیستم‌های با کارکردِ تازه عملیاتی شده، از قبل آنها را آزمایش و شبیه سازی کرده و تاثیرات آن را بر شبکه ارزیابی و میزان موفقیت آن را امکان‌سنجی کنند؟ چرا نباید تکامل و گسترش سیستم‌های کنترلی شبکه قانونمند و با پیش بینی صورت گیرد و تنها روشِ ارزیابی کیفیتِ کارِ شبکه به سادگی عملیاتی کردن آنها و ایجاد اختلالات احتمالی باشد و تازه پس از مدت‌ها سردرگمی و شکایت بردن کاربران به سرویس دهنده‌ها و دریافت بازخوردِ آنها تصمیم به ریشه یابی و رفع مشکلات گرفته شود؟ به نظر می‌رسد که روش آزمون و خطا برای مدیریت شبکه‌ی دیتای کشور روش مناسبی نباشد و نباید عوارض این اقدامات دائما باید به کاربران تحمیل شود.

عدم انسجام و هماهنگی متولیان در عملکرد
از سال قبل و در موارد متعدد که در مورد مشکلات و عللِ رخداد آن از مسئولین زیرساخت سوال می‌شد با این پاسخ مواجه می‌شدیم که "مشکل از سمت ما نیست و ما تغییری در تنظیمات شبکه ایجاد نکرده‌ایم" ، اما در مورد اینکه طرف یا طرف‌های دیگر کدام‌ها هستند و بر طبق این پاسخ‌ها چرا تغییرات موازی یا مستقلی روی شبکه ایجاد می‌کنند پاسخ مشخصی دریافت نکردیم. با فرض وجود متولیان متعدد دارای دسترسی و تعدد سیستم‌های نظارتی پیاده شده، نمی‌توان بر تمرکز و هماهنگی اقدامات انجام گرفته روی شبکه اطمینان داشت و وقوع مشکلات غیر منتظره‌ای که نهاد رسمی متولی اینترنت کشور و وزارت ارتباطات نیز در جریان آن نباشد مثل گذشته غیر محتمل نیست.


حکایت پاس‌کاری متولیان و کاربران اینترنت ایران حکایت پاس‌کاری متولیان و مغلوبیت کاربران اینترنت ایران

از سوی دیگر حتما دیده‌اید که در بسیاری اتفاقات این‌چنینی هر چهار ضلع شبکه‌ی دیتای کشور یعنی مخابرات، زیرساخت و وزارت ارتباطات تقصیر را به گردن دیگری می‌اندازند. مخابرات ادعا می‌کند که شرکت زیرساخت پهنای باند مورد درخواست را تامین نمی‌کند، زیر ساخت هم مدعی است که مشکلی از این نظر نیست و حتی تقاضای داخلی کمتر از پهنای باند در اختیارش است. سرویس دهنده‌ها یا همان ISP ها هم می‌گویند مشکل از سرویس دریافتی از زیرساخت یا بستر مخابراتی است، وزارت‌خانه و شخص وزیر هم سرویس دهنده‌ها را به رعایت ضریب اشتراک فرا می‌خوانند و شبکه‌ی توزیع را علت اصلی مشکلات قلمداد می‌کنند. حتی در همین اواخر شاهد بودیم که مشکل مالی ایجاد شده بین مخابرات و شرکت زیرساخت علنی شد و به خاطر اختلاف بر سر بدهی، برخی استان‌های کشور و در واقع کاربران نهایی با کندی اینترنت مواجه شدند، در حالی که مشتریان مقصر نبودند و همیشه تا آخرین ریال بهای خدمات اینترنتی را می‌پردازند.

کیفیت خدمات در قعر اولویت‌ها
حتما در جریان هستید که پس از اعطای مجوز بهره ‌برداری از آخرین فناوری‌های موجود و آزاد شدن ارائه‌ی سرویس‌های 3G و 4G توسط اپراتورها، نبرد بی پایانی برای فروش سیم کارت‌ها و سرویس‌های جدید به کاربران ایرانی آغاز شد و این شرکت‌ها از تمام امکانات خود برای جذب مشترکان بیشتر بهره گرفتند. اما هیچ وقت در مورد پیش بینی صورت گرفته برای تامین پهنای باند سرویس‌های مشترکان اینترنتی جدید که توقع سرعت بسیار بالاتری را هم داشتند توضیحی داده نشد و ما نشنیدیم که مسئولی در مورد این اتفاق جدید توضیحات یا برنامه‌ای را ارائه کند. در بسیاری از رخدادهای رسمی مثل نمایشگاه‌های تلکام و الکامپ نیز این شرکت‌ها با در اختیار گرفتن فضاهای وسیع هر چه در توان داشتند برای تبلیغ سرویس‌های پُر سرعت بهره گرفتند و حالا پس از چندین ماه هنوز می‌توان اثرات منفی افزایش تصاعدی پهنای باند لازم را در کنار عدم تامین میزان مورد نیاز روی تمام سرویس‌ها مشاهده کرد.


در واقع تنها اقدام اخیرعمده‌ی صورت گرفته در زنجیره‌ی توسعه و گسترش شبکه‌ی دسترسی و توزیع را باید تحقق درآمدِ بیشتر اپراتورها در نیمه‌ی دوم سال جاری ارزیابی کرد، اقدامی که بنا به شواهد با افزایشِ کافی ظرفیتِ شبکه و تامین پهنای باند متناسب با تقاضای جاری همراه نبوده و تمام کاربران را مخصوصا در ساعات پر ترافیک شبکه به شدت در تنگنا قرار داده است. هر چند که در روزهای اخیر نشانه‌های افزایش پهنای باند مشهود است، اما به نظر می‌رسد با فرضِ ثابت ماندنِ تقاضای کنونی هم باز به افزایش ظرفیتی بین ۲ تا ۳ برابر بیش از آن که تا کنون انجام شده نیاز باشد.

علاج واقعه قبل از وقوع
سوال این است که آیا قبل از اعطای مجوز به اپراتورها، برای این شرایط برنامه ریزی و تمهیداتی از سوی وزارت‌ ارتباطات در نظر گرفته شده بود یا تمام متولیان اینترنتی فقط به افزایش درآمدها و جذب مشترکین بیشتر تمرکز داشتند؟ واقعا اگر در این مورد برنامه ریزی‌هایی انجام شده بود و عملیاتی هم می‌شد، اکنون با این وضعیت بحرانیِ کمبود پهنای باند و ترافیک نا‌متعادلِ شبکه مواجه بودیم؟ شاید برخی پاسخ‌ها این باشد که افزایشِ مشترکین علت اصلی مشکلاتِ اخیر نبوده، اما در هر حال تنها چالش پیش روی شبکه در چند ماه اخیر همین بوده و به سختی می‌توان تاثیرات آن را نادیده گرفت. حتی قبل از اجرایی شدن این طرح هم برخی از کارشناسان و صاحب نظران این اتفاق را پیش بینی کرده بودند و در مورد پیامدهای آن هشدار داده بودند.



با این شرایط و عدم شفافیت ایجاد شده، کم فروشی یا عدم تامین پهنای باندِ متناسب با کاربران در هر یک از سرویس دهنده‌ها هم دور از انتظار نیست، چون پیدا کردن مقصر در بین آنها هم کار آسانی نخواهد بود و بدون وجود مرجعی برای یافتن مشکلاتِ این زنجیره، به سادگی هر یک از متولیان مشکل را به گردن بقیه خواهد انداخت. خیلی بعید به نظر می‌رسد که دست اندرکاران دولتی یا شبه دولتی شبکه‌ی دیتا در جریان وضعیت ترافیک و کاستی پهنای باندِ شبکه نباشند، اما هیچ یک هم طبیعتا در این میان مسئولیتِ مشکلی را بر عهده نخواهند گرفت و به علل واقعی مشکلات اشاره‌ای نخواهد شد. کاربر نهایی تنها متضرر واقعی در این روند خواهد بود و در عین حال درآمدِ شرکت‌های متصدی هم لطمه‌ای نخواهد خورد. تنها امری که می‌تواند اقدام مسئولین را در پی داشته باشد هنگامی است که درآمدهای مرتبط تحت تاثیر قرار گیرد، درست مثل داستان خودرو سازان داخلی که تا قبل از افت فروششان هیچ توجهی را معطوف خود نکرده بود و تازه پس از آن بود که تمهیداتی موقتی در جهت بازیابی درآمدِ کاهش یافته و اعطای تسهیلات به خریداران در نظر گرفته شد.

عدم اطلاع رسانی
یکی از مواردی که کمتر به آن پرداخته شده و یا صحبتی از آن به میان آمده، لزوم اطلاع رسانی در مواقع لازم و رخدادهای غیر منتظره است. اینکه چرا در مورد مشکلات ایجاد شده هیچ مجاری اطلاع رسانی مشخصی وجود ندارد، اینکه حتی در مواقع قطعی سراسری یا اختلالات بزرگ و چند روزه‌ی شبکه هم ممکن است تا مدت‌ها هیچ مسئولی در صدد آگاه سازی کاربران نباشد و یا اطلاعیه‌ی رسمی منتشر نمی‌شود و مردم هم با پشتیبانی شرکت‌های سرویس دهنده درگیر می‌شوند، همیشه برای من جای سوال بوده است. در آخرین قطعی سراسری اینترنت که به قطعی مسیرهای خارج از کشور منتسب شد هم تنها یک اطلاع رسانی دو سطری بعد از چند روز سردرگمی صورت گرفت و در مورد قطعی برخی سرویس‌های آنلاین روی پروتکل UDP هم که تقریبا همزمان و تا حدود یک ماه ادامه داشت، تنها در پایان این مدت بود که مشکلات به قاچاقچیان VOIP نسبت داده شد، اما مشخص نشد که اگر قرار بود مظنونین این اقدام مشخص و به مراجع ذیصلاح معرفی شوند، پس چرا سرویس‌های اینترنتی باید به این مدت طولانی مختل می‌شد و تمامِ کاربران به خاطر این اقدام مجازات ‌شدند؟

در موارد دیگر هم کمتر اطلاع رسانی متمرکزی را شاهد هستیم و بیشترِ اخباری که محتوای پاسخ به چرایی اختلالات اینترنتی را در بر دارد، مربوط به پرس و جوهای پراکنده‌ی خبرنگاران از مسئولین مرتبط با اینترنت و در مناسبت‌ها و رویدادهایی مانند نمایشگاه‌ها است که بعضا هم پر ابهام و کلی است و نه اظهار نظرِ رسمی متولیان آن، در واقع از چیزی که نشانگر عزم آنها برای رفعِ سریع مشکلات و کم کردن نگرانی کاربران باشد خبری نیست. حتی در برخی موارد از این پاسخ‌ها چنین برداشت می‌شود که کاربران باید به همین وضعیت موجود قانع باشند و انتظارِ بیش از این هم منطقی نیست!

مرجع مانیتورینگ مستقل
همان‌گونه که قبلا هم پیشنهاد داده بودیم، یکی از راه‌های برون رفت از دورِ باطل مشکلات اینترنتی کشور، ایجاد یک مرکز مستقل و مجهز به عنوان واسط کاربران و متولیان اینترنت کشور است. این مرجع می‌تواند با بهره گیری از تجهیزات شبکه‌ای مدرن و اتصال به زیرساخت‌های شبکه‌ی دسترسی و شبکه‌ی توزیع، در سریع‌ترین زمان ممکن مشکلاتِ بروز کرده را ردیابی و شناسایی کند و از طریق مسیر ارتباطی اختصاصی ایجاد شده به شرکت یا نهاد مربوط به آن گزارش دهد و آنها هم موظف باشند مشکل را برطرف کرده و نتیجه را به مرجع مانیتورینگ کشور منعکس کنند.


هر چند که مشکلات اینترنتی معمولا به بخش‌هایی مثل سامانه‌ی پاسخ‌گویی وزارت ارتباطات و فناوری ارجاع داده می‌شوند، اما این نهادها اصولا برای پاسخ‌گویی به مشکلات خاص و موردی مناسب هستند و نه مشکلات عمده و سراسری که بخش بزرگی از کاربران را در بر می‌گیرد و معمولا رفع آنها بسیار زمان می‌برد. بسیاری از مشکلات هم معمولا به کمبود پهنای باند مرتبط نیست و با تغییرات و تنظیمات مسیریاب‌های اصلی شبکه ارتباط دارد، در این موارد ساز و کارِ طولانی و غیر فنی پیگیری مشکلاتِ سازمان‌های مربوطه نمی‌تواند جواب‌گو باشد.

با این ایده، مرکز مدنظر ما جایی است که تمام کاربران با هر مشکلی بتوانند برای رفع آن پیگیری کنند. فرضا نام اپلیکیشن یا نرم افزار مربوطه یا پروتکل، پورت یا IP سروری که دسترسی به آن با مشکل مواجه است را اعلام کنند و مرکز نیز به صورت آنلاین و در آن واحد صحت مشکل اعلام شده را پیگیری کرده و در صورت تایید آن را به شرکت زیر ساخت ، مخابرات یا سرویس دهنده‌ی مربوطه گزارش کرده و برطرف شدن آن را هم به کاربر اعلام نماید. این راهکار چیزی است که نه در ISP ها و نه نهادهای مسئول دیگر پیش بینی نشده و جزو وظایف سازمانی آنها هم تعریف نشده است. قبل از این هم به ما گفته شده بود که شرکت زیرساخت هم بررسی‌ چنین مشکلاتی را در دستور کار ندارد و رفعِ مواردی که در این مدت مستقیم به آنها گزارش می‌شده، در واقع با مساعدتِ وزیر ارتباطات و شرکت زیرساخت و یک همکاری اضافه بر سازمان در جهت رفاهِ حال کاربران بوده است.

شاید عنوان بشود که ایجاد چنین مراکزی در جاهای دیگر سابقه ندارد، پاسخ این است که در جاهای دیگر تا این اندازه دخل و تصرف در ساختار شبکه، لایه‌های متعدد پالایش و تعدد متصدیان دخیل در آن هم سابقه ندارد و ظاهرا چاره‌ای جز پیگیری از طریق یک نهاد بی‌طرف و مجهز به ابزارهای لازم و چارچوب کاری تعیین شده نیست.

واگذاری به شرکت‌های خصوصی
اگر آن‌گونه که در اخبار منعکس شده بود، قرار باشد که مجوز کل زنجیره‌ی دسترسی و توزیع در شبکه‌ی دیتا به شرکت‌های ذیصلاح واگذار شود، تغییر قابل توجهی در کیفیت و کمیت سرویس‌های مشتریان ایجاد خواهد شد و دیگر راه گریز و بهانه‌ای برای فرار از تعهد فرآهم کردن بهترین سرویس‌ها با کیفیت رقابتی در کشور وجود نخواهد داشت. چیزی که درست مانند آزاد شدن استفاده از فناوری‌های 3G و 4G در اپراتورهای موبایل می‌تواند انحصار را کنار بزند و کیفیت کنونی سرویس‌ها را که به اینترنت کوپنی و یارانه‌ای مشهور است ارتقا دهد.

جمع بندی
عواملی که در بالا شرح داده شد را می‌توان در کل نتیجه‌ی ناگزیر انحصار و عدم رقابت در این عرصه قلمداد کرد. مضافا بر این که روند دراز مدت شکل گیری نهادهای دست اندر کار پس از اینکه سال‌ها پیش سرویس دهنده‌ها مجبور به خرید پهنای باند از یک شرکت شدند به طرفی سوق پیدا کرد که کنترل کیفیت تنها در بخشی جزیی از این زنجیره که در اختیار ISP ها بود به شکلی محدود میسر باشد. شاید برخی از کاربرانِ قدیمی هنوز کیفیتِ سرویس‌های دایِل آپ آن دوران را که بر اساس E1 و خطوطِ معمولی استوار بود به خاطر داشته باشند و اذعان کنند که حتی در آن وضعیت هم برخی کارها سریع‌تر از سرویس‌های پر سرعتِ امروزی انجام می‌شد.

به هر حال امید این است که با توجه بیشتر مسئولین به یکی از زیرساخت‌های بسیار مهم و آتی ساز کشور و با پیش بینی‌هایی که صورت می‌گیرد، با هر تغییر و اتفاق جدیدی در شبکه‌ی دیتا، شاهد سونامیِ جدیدی از مشکلات و نارسایی‌های کیفی و کمی در شبکه نباشیم و رویکردی دائمی برای رفع همیشگی مشکلاتِ متناوب و کهنه‌ی اینترنت اندیشیده شود و دست کم در روزهای باقیمانده از سال ۹۴ برخی از وعده‌های داده شده محقق شود.