توسعهدهندگان نرمافزارهای آزاد / متنباز چگونه درآمد کسب میکنند؟
- تاریخ
- دستهبندی اخبار
- نویسنده admin
- بازدیدها 9 615
افسانههای بسیاری در خصوص نرمافزارهای آزاد و متنباز وجود دارد که احتمالا معروفترین آنها این است: متنباز بودن با سودآور بودن در تضاد است. اما حقیقت این است که توسعهدهندگان آزاد و متنباز بسیاری از پروژههای خود کسب درآمد میکنند و این درآمدها گاهی از معادل انحصاری این پروژهها فراتر هم میرود.
همیشه عدهای هستند که معتقدند تمام نرمافزارها باید ضمن متنباز و آزاد بودن، رایگان نیز باشند اما این عده در اقلیت بوده و از نظر حقوقی و بر مبنای لایسنسهای عمومی نرمافزارهای آزاد و متنباز، هیچ منعی برای درآمدزا بودن برنامه تشریح نشده است. برخی پروژههای آزاد و متنباز در حد و اندازهای که قادر باشند به حیات خود ادامه دهند درآمد دارند و عدهای از این پروژهها نیز آنچنان برای مسئولان خود سودآور هستند که به سادگی معادلهای انحصاری و روش کسب درآمد آنها را از گردونهی رقابت خارج میکنند.
با در نظر گرفتن این مساله، باید به این موضوع نیز توجه داشت که کسب درآمد و سودآوری از نرمافزارها و پروژههای متنباز/آزاد در نوع خود خاص بوده و نیازمند اندکی تغییر دیدگاه نسبت به شیوههای سنتی است. در روزگار گذشته آنچه از نرمافزارها شاهدش بودیم، فروش باینری و حق لایسنس بوده که بسته نگاه داشتن نرمافزار به شیوهای انحصاری را تا حدودی طبیعی جلوه میداد اما امروزه با تغییر شیوههای درآمد زایی و یافتن روشهای مدرنتر که در پلتفرمهای مختلف شاهدش هستیم، بالاخره از آن دوران گذر کردهایم. نکتهی اصلی این است که در روش توسعهی آزاد/متنباز به جای آنکه به خود نرمافزار به چشم یک محصول نگاه شود، به عنوان یک پلتفرم یا کاتالیزور برای هموار ساختن راه جریانهای درآمدی دیگر روی آن حساب خواهد شد. البته ذکر این مساله ضروری است که در نرمافزارهای آزاد/متنباز نیز توسعهدهنده قادر است به همان شیوهی انحصاری به فروش باینری برنامه بپردازد اما بخاطر در دسترس بودن سورس کد نمیتوان چندان به اعمال کنترل بر روی آن امید داشت.
ارائهی پشتیبانی و خدمات
تا کنون گستردهترین و معمولترین شیوهی درآمدی، ارائهی نوعی خدمات در کنار محصول آزاد/متنباز بوده است. کافی است اندکی به اطراف خود نگاه کنید و پروژههای آزاد/متنباز را از نظر بگذرانید تا متوجه شوید تقریبا همهی آنها به شیوهای به ارائهی خدمات غیر رایگان بر بستر محصول خود میپردازند.
باینریهای کامپایل شده. جدای از آنکه شما کد منبع پروژهی خود را بصورت آزاد و احتمالا رایگان منتشر میکنید، همیشه مجموعهای از کاربران بالقوه وجود خواهند داشت که خواهان بهره گرفتن از نرمافزار شما به شیوهای خاص هستند اما دانش، وقت یا انرژی لازم برای کامپایل آن را ندارند. این کاربران در اغلب مواقع مایل هستند هزینهای را پرداخت کرده و از شما بخواهند به جای آنها عملیات کامپایل را انجام دهید.
سرویسهای نگهداری. هیچکس مثل شما نرمافزارتان را نمیشناسد. شما میتوانید این تجربه و دانش را در قالب سرویسها و خدمات ویژهای به کاربران ارائه کنید و در ازای دریافت مبلغ مشخصی آنها را از رنج و نا امیدی رها کنید. اغلب شرکتها به وقت خود بیش از پولشان اهمیت میدهند که همین مساله راه کاملا هموار و با ارزشی را خصوصا برای نرمافزارهای مبتنی بر سرور به روی شما باز خواهد کرد. نصب و راهاندازی در ازای دریافت هزینه یا پشتیبانی مدیریتی از طریق تماس دو مثال اصلی این شیوه هستند. شرکتهای بزرگی از این طریق و با ارائهی خدمات پشتیبانی شرکتی و خانگی برای محصولات خود به درامدهای نجومی دست یافتهاند.
آموزش و کارگاه. اگر نرمافزار شما به شیوهای تخصصی دارای پیچیدگیهای بسیار بوده و بخاطر کاربردهای خاص خود نیازمند منحنی یادگیری است، کمپانیهای بسیاری ترجیح میدهند خود شما را برای آموزش دادن مستقیم به کارمندانشان استخدام کنند. حتی اگر نرمافزار شما به اندازهی کافی محبوب و شناخته شده باشد نیز شما میتوانید به برگزاری کارگاهها و ورکشاپها برای آموزش صفر تا صد تکنیکهای مرتبط با برنامه برگزار کنید.
فروش آیتمهای آموزشی
برخی از کاربران نرمافزارهای آزاد/متنباز عادت دارند بصورت خودآموز به کشف مسائل پرداخته و همچون یک گرگ تنها عمل کنند. برخی حتی تمایل دارند کدهای شما را زیر و رو کرده و همهچیز را کشف کنند. برای اینگونه کاربران ارائهی آموزشهای عمومی و کارگاههای آموزشی کاملا خارج از حیطه خواهد بود. به جای آن اینگونه کاربرها مواد آموزشی را ترجیح میدهند. شما میتوانید اینگونه دانشنامهها را در ازای دریافت مبلغ در اختیار آنها قرار دهید.
مستندات. بسیاری از پروژههای آزاد/متنباز حاوی مستندات رایگان هستند که البته هیچ مسالهی اشتباهی در این خصوص وجود ندارد. در هر حال تولید مستندات خوب و مناسب زمانبر بوده و در عین حال بسیار با ارزش است؛ در حدی ارزشمند که شاید لایق داشتن برچسب قیمتی مشخصی باشد. کسانی هم که مایل نیستند هزینهی مربوطه را پرداخت کنند، راه باز و جاده دراز... میتوانند کد منبع را تا صبح زیر و رو کنند.
آموزش و مثال. اگر مستندات غیر رایگان نیز راهکار خوبی برای شما به نظر نمی رسد، همیشه قادر خواهید بود آن را بصورت رایگان منتشر کرده و در عوض برای محتوای آموزشی و مثالهای قدم به قدم هزینه دریافت کنید. چنین شیوهای اغلب در خصوص چارچوبهای پیشرفته و پیچیدهتر کاربرد داشته که موتورهای بازی سازی و اپلیکیشنهایی که تا حدودی منحصر بفرد هستند عملی خواهد بود.
افزونههای غیررایگان و ایجاد بهبود
وابسته به اینکه چه لایسنسی برای پروژهی آزاد/متنباز مورد نظر انتخاب شده باشد، شما قادر خواهید بود یک پلتفرم آزاد/متنباز را با پلاگینها و اعمال بهبود در ازای دریافت هزینه ترکیب کنید. ممکن است این روش به نوعی خیانت به فلسفهی آزاد/متنباز به نظر برسد اما جالب است بدانید که این شیوه بیش از آنکه تصور کنید عمومیت پیدا کرده است.
افزونههای پولی. برای فهم بهتر این شیوه یکی از محبوبترین و موفقترین سیستمهای مدیریت محتوای وب یعنی وردپرس را در نظر بگیرید. این سیستم بصورت کاملا آزاد و رایگان برای همه در دسترس قرار گرفته تا از آن استفاده کرده و به ایجاد تغییر در آن بپردازند. اما در این میان تعداد بیشماری از حرفهایهای وردپرس وجود دارند که از طریق تولید و فروش افزونهها و پوستهها و... برای وردپرس زندگی خود را تامین میکنند. شما میتوانید به همین شیوه پایهی اصلی نرمافزار را به صورت رایگان ارائه کرده و برای دریافت ویژگیهای پیشرفتهتر بر بستر آن افزونههای خود را توسعه داده و به فروش برسانید.
مثال دیگر در این شیوه، موتور بازیسازی یونیتی است که بازیهای معروف ساخته شده توسط آن را در تمامی پلتفرمها شاهد هستیم. این موتور بازیسازی محبوب در دو نسخهی رایگان و پولی ارائه میشود و در کنار آن مرکز Unity Asset Store نیز بعنوان فروشگاه مرکزی که کاربران و توسعهدهندگان میتوانند بر بستر آن به تولید و خرید و فروش افزونهها بپردازند قرار دارد. یونیتی در این میان از هر فروش درصدی را بعنوان کارمزد دریافت میکند که درآمد چشمگیری برای توسعهدهندگان آن فراهم آورده است.
نسخهی سازمانی. ارائهی نرمافزار در دو نسخهی رایگان و پولی مبحث تازهای نیست و کاملا در نرمافزارهای آزاد/متنباز نیز مجاز و منطقی بوده و هست. در اغلب مواقع نسخهی رایگان برنامه بصورت متنباز ارائه شده و نسخهی پولی آن همچنان انحصاری باقی میماند اما الزامی بر این مساله وجود نداشته و موارد بسیاری نیز وجود دارد که با اعمال شیوههای مختلف، هر دو نسخه حالت آزاد/متنباز داشته و بدلیل ساز و کار سازمانها، موظف به مراجعه به تولیدکننده و پرداخت هزینه هستند.
کمپانی JetBrains که در توسعهی محیطهای توسعهی برنامهنویسی (IDE) سرشار از ویژگیهای متعدد تخصص دارد از همین رویکرد بهره میبرد. برای نمونه این شرکت نرمافزار PyCharm خود را بصورت رایگان و آزاد/متنباز تحت عنوان نسخهی Community ارائه میکند و در کنار آن نسخهی Enterprise را نیز بصورت پولی با ویژگیها و قابلیتهای بیشتر برای مصارف تجاری قرار میدهد.
حامیان مالی شرکتی
این روش در مواردی کاربرد دارد که یک شرکت از پروژهی شما خوشش آمده و حاضر میشوند پروژهی شما را بصورت بلند مدت تامین مالی کنند تا شما همچنان به کار توسعهی خود ادامه دهید. نمونههای این مورد در دنیای آزاد/متنباز بسیار زیاد است و در خصوص نرمافزارهای زیرساختی کاملا صدق میکند؛ جایی که شرکتهای بزرگی همچون گوگل، اینتل، IBM و... تلاش میکنند توسعهدهندگان برنامههای زیرساختی کوچک و بزرگ از OpenSSL گرفته تا کرنل لینوکس را از نظر مالی تامین کنند. بر مبنای شرایط، ممکن است این تامین مالی به شیوهای قراردادی بوده و یا به سادگی از طریق دونیت یا پرداخت داوطلبانهی مبلغی پول صورت گیرد.
شیوهی دیگر تامین هزینه به روش حمایت مالی، از طریق تامین مالی گروهی یا عمومی است که با نام crowdfunding شناخته میشود. احتمالا برای تامین مالی پروژهی متنباز خود در وبسایتهایی نظیر Kickstarter چندان مورد توجه قرار نمیگیرید اما نمونههایی نیز وجود دارند که بصورت خاص بر روی اجرای اینگونه شرایط متمرکز شدهاند که از آن جمله میتوان به FreedomSponsors و BountySource اشاره کرد.
شرکتهای بزرگی نظیر گوگل نیز وجود دارند که بسیاری از سرویسهای خود را بصورت متنباز و گاهی آزاد ارائه کرده و سپس بر بستر پلتفرم ایجاد شده از آن یا با استفاده از سیستم دادهای بدست آمده به کسب درآمد میپردازند. برخی نیز همچون ردهت با ارائهی یک نسخهی کامل از نرمافزار خود بصورت کاملا آزاد (فدورا) محصول تجاری خود را که هیچ مورد غیرآزاد یا اضافه بر سازمانی نداشته (ردهت) با پکیجهای پشتیبانی و ارائهی خدمات اختصاصی به فروش میرسانند.
تعداد بسیاری تولیدکننده و توسعهدهندهی کوچک نیز وجود دارند که از سیستم پرداخت درون برنامه برای کسب درآمد استفاده کرده و اکنون به استارتآپهای موفق و بزرگی با استفاده از برنامهها و بازیهای متنباز/آزاد خود بدل شدهاند. شاید این شیوه یکی از محبوبترین و منطقیترین روشهایی باشد که امروزه کارایی آن به خوبی اثبات شده و روش فروش باینری یا فروش مستقیم برنامه را به حاشیه رانده است.
آنچه ذکر آن رفت تنها روشهای کسب درآمد از پروژههای آزاد/متنباز نبود اما هر یک از آنها بارها و بارها در پروژههای مختلف با موفقیت ظاهر شدهاند. قابل پذیرش است که کسب درآمد بر بستر متنباز/آزاد تا حدودی پیچیدهتر از شیوهی انحصاری است اما مسلما به هیچوجه ناممکن نیست. همینطور آنچه مورد بررسی قرار گرفت تنها یکی از افسانههای مربوط به نرمافزارهای آزاد/متنباز است که به دلیل شناخته شدن کمتر این شیوهی توسعه در ذهن افراد تثبیت شدهاند. موارد بسیار دیگری نیز در این خصوص وجود دارد که پرداختن به آنها از حوصلهی مقاله خارج بوده و مطالب جداگانهای میطلبد.
اینگونه پروژهها به چه روشهای دیگری قادر به کسب درآمد هستند؟ از طریق بخش نظرات پذیرای دیدگاههای شما هستیم.